شاهد تبریزی - شعر و فلسفه

ساخت وبلاگ
U U ـ ـ ـ/U ـ ـ ـ/ U ـ ـ ـ/ U ـ ـ ـ الا تهرانیان! زاهدنمایانِ  سِــــتِبدادی می آویزند بر دارم در آن میدان آزادی   الا تبریزیان و رشتیان! اکنــــون خدانشناس بر عالَم حُکم می رانَد به زورِ مکر و جلاّدی   الا! ای اصفهانی! ای قُمی! طوسی! تو شیرازی! به پا خیز و بسوزان! ریــــشه ی اِفساد و بیدادی   نگاهی شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 232 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 18:47

U ـ U ـ/ U U ـ ـ/ U ـ U ـ/ U U ـ گُلابِ غنچه ی لب هات را چشیدم دوش نباتِ شـــــــیریِ پستانِ تو، مکیدم دوش   تو را چه زیر و زبر کــــردم و چه بوسیدم به زیــــرِ تنگِ لحافی به بر کشیدم دوش    لبانِ نازکِ یارم چــــــو بچّه ماری خُرد چه چنبری زد و گفتا لبت گَزیدم دوش    تو میوه یِ گُنهی بــــــر درخت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 215 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 18:47

U ـ U ـ ـ/ U ـ ـ ـ > < U ـ U ـ ـ/ U ـ ـ ـ مفاعلاتن مفاعیلات/مفاعلاتن مفاعیلات از اوزان دوری جدید شکنجه دادی مـرا با غم! چه خوب آزردی ام مرسی! سه بار گفتم ببخشایم! چو یخ بیفسردی ام مرسی!    شراب خوردیم یادت هست؟ زدیــــــم گیلاس بر گیلاس! که عکسم افتاد بر گیلاس، تو نیز هم خوردی ام مرسی!   در ا شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 242 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 18:47

U ـ ـ ـ/U ـ ـ ـ/ U ـ ـ ـ/U ـ ـ ـ جدایی می زند نعره از آن زندان چشمانت سرِ سازش نـــدارد گوئیا اصلانِ چشمانت   چِنان تبــــــــعید گشتم بر کویرِ مردمک هایت که چون دیوانه ام در قلعه ی ویران چشمانت   در اقیانوسِ آرامِ نگاهت، پس زمین لرزی ست کـــــه توفان می کند در مردمِ لرزانِ چشمانت   پلانِ ساحــــــ شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 247 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 18:47

 ـ UU ـ/ ـUU ـ/ ـ UU ـ/ ـUU ـ مفتعلن / مفتعلن / مفتعلن / مفتعلن در صورت استفاده از اختیارات شاعری، هر رکن مفتعلن می تواند به مفاعلن تبدیل شود. آی، گونشی گؤرمیه جک! چون دؤنه بیلمز پئشه سی! ارکک ایـــه عاشیق اولا ، ناز ائله یر هئی دیشی سی!   هـــــــــرزه آداملار کی دییر : «دونیا قاییش دیر! سیک اؤتور شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 221 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 18:47

                                     یکی از دغدغه های اصلی شاعرگانی که با هنرمندان ازدواج می کنند اینستکه دچار سوء هاضمه ی رفتاری می گردند؛ بدین سان که معمولاً برخلاف آنچه که می گویند هنرمند، هنرمند را درک نمی کند! خانم فائقه ی آتشین معروف به گوگوش، سه بار ازدواج کرده، و هربار با آدمی غیرمعروف و ساد شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 246 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 18:47

اولین غزل استاد شهریار ـ که در دیوانش جلد اول، چاپ شده است ـ بر وزن «مفاعلن/ فعلاتن/ مفاعلن/ فعلن» است ؛ «مجتثّ مثمّن مخبون محذوف». همانطور که می دانیم غزلیات شهریار، اغلب بیشترین ابیات را به خود اختصاص می دهند که این حقیر، اصطلاحاً بدانها «غزل قصیده ای» اطلاق می کنم. این غزل که 21 بیت دارد حال و ه شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 215 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 18:47

غبارِ گیجِ نگاهت، چو گردبادِ بلاست دلم چو قلعه ی متروکه ای میانِ نگاست در آرزوی منی! آرزوی من! صنما! رسیدنِ به تو گویا چون آرزو، رؤیاست چو گشت کشتیِ نوحی غریقِ چشمانت!!! تعجّبی نکنی! جایِ عشق، دریاهاست! نگفته اند که گریه نمی کند یک مرد؟ پس از چه رو نگهت خیس و شرج و چون دریاست؟ هزار بار برایت خدا ! شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 237 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 12:39

طلوع مُرده و خورشید می رود تهِ دریا غروب ، جامِ مئی می زند میانه ی رؤیا دو لب ـ مقابلِ هم ـ قایقی ، غروب و دو پارو نسیم می وزد و رقصِ زلفِ دخترِ زیبا چه شاعرانه تبسّم کنی ملیحکِ قلبم! که یکهو ریخت دلم را لبانِ سرخِ حُمیرا صدای کفش میآید ؛ صدای پای تو از دور چقدر خسته و لرزان ؛ چقدر خیره و دَروا! تل شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 238 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 12:39

کوچه ی مردمت از شام سیه خنجاخنج همه در کوی نگاهت چو کرند و کَل و لَنج مِهر، ناخن به رُخ خویش کشد وقت غروب پر کند خون شفق، جام فلک را زین خنج ماه و خورشید به یکجا به سپهر تو که دید؟ بود در سینی چشمان تو ، لیمو ـ نارنج این دعا یخ زده بر میله ی انگشتانم در قفس سردی دستان تو گشته ست دو پنج آسمان بر سر شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 217 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 12:39

اگرچه متن تو را دوره کرده حاشیه ها فراتری تو هنوز از علوم و فرضیه ها پُکی عمیق به سیگار می زند شاعر! ز دود و دم، خس و خس می کند بسا ریه ها شتابِ بغضِ زمین، قرن هاست عقربه را به پوچِ خاطره گردانده روی ثانیه ها رصدکنان همه ی چشم ها به دیدن هیچ! نشسته اند کنون زیج ، بین زاویه ها جهان که نصف به افراط و شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 189 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 12:39

گهی ترنّم باران میان جنگل گیلان گهی به برگِ گُلِ سرخ، رقصِ ژاله ی حیران گهی به پهنه ی مازندران ، مصافِ پلنگان گهی غزال خَرامان به دشتِ سبزِ خُراسان گهی به بیشه ی آن زلف، خُفته شیر گهی هم ورایِ میله ی زندانِ چشم، غرّشِ اصلان گهی چو قایق و پهلو گرفتن آن سوی دریا گهی مُچاله ی گردابِ نوح و غرقه ی طوفان شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 218 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 12:39

U ـ ـ ـ/ U ـ ـ ـ/ U ـ ـ ـ/ U ـ ـ کسی باید که عشقم افتخارآمیز ماند چو مُردم جام جانانم ز می لبریز ماند کسی باید بیاموزد رموز ذوالفقاری که شمشیرش به روی خصم هر دم تیز ماند خطا باشد زیاد از خطّ و خال و می، سرودن! کسی باید که این بر گوش او آویز ماند زمانی که مسلسل حرف می زد با مسلمان کسی می گفت : «کاش شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 216 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 12:39

ـ U ـ ـ/ ـ U ـ ـ/ ـ U ـ ـ/ ـ U ـ در سکوتت مُرده ام آواره وَش ؛ طنّاز لب! مقبرم بنگر! چه سوت و کور گشته ؛ ناز لب!   باید از کم حرفی ات حکمت بیاموزم خدا! ای سکوتِ مطلقِ هستی! ؛ شهناز لب!   آه سردی می کشی جان سوز و افیونی پسند! ای دمت گرم و دلت بی غم! شدی دمساز لب!   دختری تنها میان بادها کِز کرده است شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 219 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 12:39

ـ ـ U ـ/ U ـ U ـ/ ـ ـ U ـ/ U ـ U ـ

می رانـــی ام ز خویشتن ، نازت مگر شکسته است

حرفی نمی زنی به من ، سازت مگر شکسته است

رفـــــــــــــــــــــتی به اوجِ نشئگی ، تا اوجِ بنگیانِ شهر

وحشت کنون چه کرده ای؟  فازت مگر شکسته است؟


برچسب‌ها: دو بیتی, نو
+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و یکم خرداد ۱۳۹۶ساعت 11:3  توسط شاهد تبریزی(رحیم مویدی)  | 
شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 212 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 12:39

U ـ ـ ـ/ U ـ ـ ـ/ U ـ ـ ـ/ U ـ ـ ـ زمستان وَش ، نـــگاهی آه وَش دیدم در آزادی دلِ آلِ سعود از سنگ و یخ هست عین بیدادی   خطاکار از پدر ـ مادر چــــــــــــــــنان زادست وهّابی نه تنها نیست چون انسان ، نمی دارد جُز اِفسادی   به شمشیری چنان رقصد که دستار از سرش افتد ز شُــــــربِ خَمر و زن باریّ و بی شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 207 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 12:39

پینَکی می شوم که معتادم دود تریاک کرده بر بادم گشته ام غرقِ آبِ دریاها بینِ طوفان و موج، فریادم من خُمارِ شرابِ شهلایم نیست ساقیّ و نیست امدادم من بُریدم ز قومِ بد چون نوح کشتی ام؛ بینِ موج، افتادم بت پرستم از آن دَمی که بُتی نوچه زان بند کرده آزادم جان شیرین که خسروپرویز است کام گیرد چگونه فرهادم؟ شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 204 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 1:46

از موارد مهمّ دیگری که فلاسفه ـ بویژه فلاسفه ی اروپا ازبیکن به بعد ـ پیش کشیده، بر آن انگشت نقد گذاشته اند مسأله ی خطاپذیر بودن عقل است. مهمّ ترین پرسش مورد بحث در این زمینه این بوده که عقل در کشف حقایق و حلّ مسایل، خطا می کند. برخی در باب خطاپذیر بودن عقل، خطای عقل را منحصر به مادّه ی استدلال می د شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 192 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 1:46

استاد مرتضی مطهری در نوشته های خود، چنین معیاری را ـ همچنان که قبلاً هم ذکرش رفت ـ رضای الهی معرّفی کرده است ؛ یعنی هر کاری که برای رضای الهی انجام گیرد، اخلاقی است.(1) مثلاً اگر یک قاضی ـ به خاطر رضایت خداوند و اجرای حکم الهی ـ به بُریدن دست سارقی حکم کند، فعلش اخلاقی است (هرچند بریدن دست یک فرد ک شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 205 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 1:46

ما در جلد اول «مطهری و شریعتی» گفتیم که : « ... [وقتی] یک واقعیّتی به نام عمل رخ می دهد [،] یک حقیقتی در قبال آن (به نام عکس العمل) درک می شود ؛ یعنی این وحدت عمل و عکس العمل است که با علم حضوری درک می شود ؛ درک حقیقت است نه درک واقعیّت به طور مستقیم. عمل زشت یا خوب، ذاتاً قابل درک نیست(1) بلکه وحد شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 211 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 1:46